به گزارش شهر دوست، جعفر شربیانی، عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران، بریکس را فراتر از یک اتحاد اقتصادی، «آزمایشگاهی برای طراحی مدلهای نوین حکمرانی فراگیر، متوازن و انسانمحور» توصیف کرد. وی با قدردانی از میزبانی روسیه، گفت: «تبدیل طرح جامع شهری به گفتوگویی ملی در روسیه، عمق نهادی به توسعه جامع شهری بخشیده و یادآور است که شهرها امروز موتورهای تمدناند.»
او ایران و روسیه را نه تنها همسایه، بلکه «شریکان استراتژیک و متحدانی دیرینه» خواند که توسعه را پیوندی میان پیشرفت و هویت، فناوری و فرهنگ، حکمرانی و کرامت انسانی میدانند. همکاریهای دوجانبه اکنون از اقتصاد به تبادل تجربه در برنامهریزی شهری و عدالت فضایی گسترش یافته است.
شربیانی گفت: برنامه چهارم توسعه شهری تهران «تلاشی جمعی برای تبدیل حکمرانی از روند اداری به کنش اخلاقی، انسانی، فرهنگی و ارزشی» است.
وی تأکید کرد: تهران از هندسه فضا به اخلاق حکمرانی رسیده؛ از نقشه به روایت، از ساختار به داستان.
شربیانی با تحلیل مدل روسیه گفت: ریشه در طرحهایی مانند پرم ۲۰۱۰ که طرح جامع را از نقشه به «قرارداد تحول میان دولت، بازار و جامعه» تبدیل کرد. دستور ریاستجمهوری برای تدوین طرح جامع در حدود ۲۰۰ شهر کلیدی.تبدیل به نظام برنامهریزی ملی با متدولوژی استاندارد، شامل چهار خروجی همزمان:
۱. چشمانداز فضایی
۲. راهبرد اجتماعی-اقتصادی
۳. چارچوب نهادی و حقوقی
۴. نقشه سرمایهگذاری
وی اذعان کرد: حتی کارشناسان روسی به فاصله میان طراحی و اجرا اعتراف دارند، اما این را «نشانه بلوغ و انسانگرایی» است.
او تأکید کرد: «این دو الگو رقیب نیستند، مکمل یکدیگرند. روسیه هنر ساختار را میآموزد، ایران زبان معنا را میافزاید. حاصل: الگویی برای بریکس؛ شهری نه فقط کارآمد، بلکه معنادار.»
عضو شورای تهران معیار موفقیت شهرها را نه تنها کارایی، بلکه «عدالت، هویت و کیفیت زندگی انسانها» دانست. وی گفت: شهرها ماشین نیستند؛ زیستبومهای اخلاقیاند. هر برنامه، پلی است میان داده و کرامت، میان قابلسنجش و غیرقابلسنجش.
او برنامه چهارم تهران را «سندی زنده» برای ترجمه اخلاق برنامهریزی به ریتم روزمره حکمرانی توصیف کرد و افزود: «اعتراف به فاصله میان چشمانداز و اجرا، نخستین گام پر کردن آن است.»
شربیانی آینده طرحریزی جامع در بریکس را وابسته به ترکیب سه ویژگی دانست: قدرت نهادی روسی، دقت فناورانه چینی، خرد انسانی و معناگرایی ایرانی-اسلامی.
وی افزود: «تنها در این صورت، بریکس الگویی از توسعه میسازد که گفتوگویی میان کارایی و انسانیت، رشد و معنا باشد.»
در پایان، شربیانی شهرهای بریکس را خطاب قرار داد: از تهران تا سنپترزبورگ، از رشتهکوه البرز تا رود نوا، از ساحل شانگهای تا دشتهای دهلی، از ریودوژانیرو تا کیپتاون، از قاهره تا آدیسآبابا و از ژوهانسبورگ تا مشهد – شهرهای ما با زبانها و فرهنگهای گوناگون، اما با آرزویی واحد نفس میکشند: ترجمه فضا به زندگی، و زندگی به معنا.
وی گفت:«داستان برنامهریزی شهری، داستان انسان است که امید خود را سازمان میدهد. اگر این امید را با هم بیاموزیم، با هم بسازیم و با هم زندگی کنیم، بریکس نه فقط اتحادیهای اقتصادی، بلکه مدرسهای برای ساخت آیندهای انسانیتر خواهد بود – آیندهای که در آن شهرها نه فقط ساخته، بلکه فهمیده میشوند.»
شربیانی:
ایران برنامهریزی شهری را از «کالبد فیزیکی» به «حکمرانی اخلاقی و انسانمحور» ارتقا داد؛ مدل ایرانی مکمل ساختار دولتمحور روسیه است
عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران در نشست تخصصی بریکس، مسیر تحول برنامهریزی شهری در تهران را تشریح کرد و پیشنهاد داد که ترکیب قدرت نهادی روسیه، دقت فناورانه چین و خرد معنوی ایران، الگویی جامع برای شهرهای عضو بریکس بسازد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شورای اسلامی شهر تهران، جعفر شربیانی، عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران، بریکس را فراتر از یک اتحاد اقتصادی، «آزمایشگاهی برای طراحی مدلهای نوین حکمرانی فراگیر، متوازن و انسانمحور» توصیف کرد. وی با قدردانی از میزبانی روسیه، گفت: «تبدیل طرح جامع شهری به گفتوگویی ملی در روسیه، عمق نهادی به توسعه جامع شهری بخشیده و یادآور است که شهرها امروز موتورهای تمدناند.»
او ایران و روسیه را نه تنها همسایه، بلکه «شریکان استراتژیک و متحدانی دیرینه» خواند که توسعه را پیوندی میان پیشرفت و هویت، فناوری و فرهنگ، حکمرانی و کرامت انسانی میدانند. همکاریهای دوجانبه اکنون از اقتصاد به تبادل تجربه در برنامهریزی شهری و عدالت فضایی گسترش یافته است.
شربیانی گفت: برنامه چهارم توسعه شهری تهران «تلاشی جمعی برای تبدیل حکمرانی از روند اداری به کنش اخلاقی، انسانی، فرهنگی و ارزشی» است.
وی تأکید کرد: تهران از هندسه فضا به اخلاق حکمرانی رسیده؛ از نقشه به روایت، از ساختار به داستان.
شربیانی با تحلیل مدل روسیه گفت: ریشه در طرحهایی مانند پرم ۲۰۱۰ که طرح جامع را از نقشه به «قرارداد تحول میان دولت، بازار و جامعه» تبدیل کرد. دستور ریاستجمهوری برای تدوین طرح جامع در حدود ۲۰۰ شهر کلیدی.تبدیل به نظام برنامهریزی ملی با متدولوژی استاندارد، شامل چهار خروجی همزمان:
۱. چشمانداز فضایی
۲. راهبرد اجتماعی-اقتصادی
۳. چارچوب نهادی و حقوقی
۴. نقشه سرمایهگذاری
وی اذعان کرد: حتی کارشناسان روسی به فاصله میان طراحی و اجرا اعتراف دارند، اما این را «نشانه بلوغ و انسانگرایی» است.
او تأکید کرد: «این دو الگو رقیب نیستند، مکمل یکدیگرند. روسیه هنر ساختار را میآموزد، ایران زبان معنا را میافزاید. حاصل: الگویی برای بریکس؛ شهری نه فقط کارآمد، بلکه معنادار.»
عضو شورای تهران معیار موفقیت شهرها را نه تنها کارایی، بلکه «عدالت، هویت و کیفیت زندگی انسانها» دانست. وی گفت: شهرها ماشین نیستند؛ زیستبومهای اخلاقیاند. هر برنامه، پلی است میان داده و کرامت، میان قابلسنجش و غیرقابلسنجش.
او برنامه چهارم تهران را «سندی زنده» برای ترجمه اخلاق برنامهریزی به ریتم روزمره حکمرانی توصیف کرد و افزود: «اعتراف به فاصله میان چشمانداز و اجرا، نخستین گام پر کردن آن است.»
شربیانی آینده طرحریزی جامع در بریکس را وابسته به ترکیب سه ویژگی دانست: قدرت نهادی روسی، دقت فناورانه چینی، خرد انسانی و معناگرایی ایرانی-اسلامی.
وی افزود: «تنها در این صورت، بریکس الگویی از توسعه میسازد که گفتوگویی میان کارایی و انسانیت، رشد و معنا باشد.»
در پایان، شربیانی شهرهای بریکس را خطاب قرار داد: از تهران تا سنپترزبورگ، از رشتهکوه البرز تا رود نوا، از ساحل شانگهای تا دشتهای دهلی، از ریودوژانیرو تا کیپتاون، از قاهره تا آدیسآبابا و از ژوهانسبورگ تا مشهد – شهرهای ما با زبانها و فرهنگهای گوناگون، اما با آرزویی واحد نفس میکشند: ترجمه فضا به زندگی، و زندگی به معنا.
وی گفت:«داستان برنامهریزی شهری، داستان انسان است که امید خود را سازمان میدهد. اگر این امید را با هم بیاموزیم، با هم بسازیم و با هم زندگی کنیم، بریکس نه فقط اتحادیهای اقتصادی، بلکه مدرسهای برای ساخت آیندهای انسانیتر خواهد بود – آیندهای که در آن شهرها نه فقط ساخته، بلکه فهمیده میشوند.»


