شهر دوست ، سحر سموات: در پی اظهارات اخیر پرویز سروری، نایبرئیس شورای شهر تهران، درباره ایرادات انتخابات تناسبی در تهران، بسیاری از ناظران سیاسی این سخنان را نه از سر دلسوزی برای وزارت کشور، بلکه نشانهای از نگرانی جریانهای خاص از پایان انحصار سیاسی در شورای شهر تهران میدانند.
تحلیل موضع سروری:
سروری در گفتوگویی با دیدهبان ایران، انتخابات تناسبی را تهدیدی برای احزاب «بیخاصیت» دانسته و از آغاز اجرای آن در تهران ابراز نگرانی کرده است. او همچنین به نبود زیرساختهای الکترونیکی اشاره کرده و احتمال تقلب را مطرح کرده است. اما این موضعگیریها در حالی مطرح میشود که معاون سیاسی وزیر کشور، علی زینیوند، اجرای انتخابات تناسبی را گامی در جهت تقویت نقش احزاب و شفافیت بیشتر در فرآیند انتخاباتی دانسته است.
پشت پرده نگرانیها:
برخی تحلیلگران معتقدند که مخالفت با اجرای انتخابات تناسبی در تهران، بیش از آنکه دغدغهای فنی یا حقوقی باشد، ناشی از ترس جریانهای نزدیک به مدیریت فعلی شهری از کاهش نفوذ سیاسیشان است. در ساختار تناسبی، دیگر یک لیست خاص نمیتواند تمام کرسیها را تصاحب کند، بلکه سهم هر جریان سیاسی بر اساس میزان آرای واقعیاش تعیین میشود.
این تغییر، بهویژه برای طرفداران شهردار فعلی تهران، علیرضا زاکانی که بدون سابقه اجرایی مستقیم در مدیریت شهری وارد ساختمان بهشت شد و بارها با تصمیمات و وعدههای جنجالی در صدر اخبار قرار گرفته است میتواند نگرانکننده باشد. انتخابات تناسبی، امکان حضور و اثرگذاری جریانهای متنوعتر را فراهم میکند و انحصار سیاسی را میشکند.
آیا ترس از تقلب واقعی است؟
ادعای احتمال تقلب در انتخابات الکترونیک، بدون ارائه مستندات فنی یا گزارشهای کارشناسی، بیشتر به نظر میرسد ابزاری برای ایجاد فضای رعب و تردید نسبت به اصلاحات انتخاباتی باشد. در حالی که بسیاری از کشورها سالهاست انتخابات الکترونیک را با موفقیت برگزار میکنند، طرح چنین نگرانیهایی در آستانه اجرای یک قانون جدید، میتواند نشانهای از مقاومت در برابر شفافسازی و مشارکت گستردهتر باشد.
اجرای انتخابات تناسبی در تهران، اگرچه با چالشهایی همراه است، اما میتواند نقطه عطفی در دموکراتیکتر شدن ساختار شوراها باشد. مخالفتهایی مانند آنچه از سوی پرویز سروری مطرح شده، بیش از آنکه دغدغهای ملی باشد، نشانهای از ترس جریانهای خاص از پایان دوران انحصار سیاسی است. این قانون، اگر درست اجرا شود، میتواند صدای واقعی مردم را بهتر نمایندگی کند.
در نهایت، آنچه از دل این موضعگیریها بیرون میآید، نه صرفاً نقدی بر شیوه اجرای انتخابات، بلکه تلاشی برای حفظ ساختارهای تثبیتشده قدرت در فضای شهری است. انتخابات تناسبی، اگر با دقت و شفافیت اجرا شود، میتواند بستری برای بازگشت اعتماد عمومی و تقویت مشارکت سیاسی باشد. مخالفت با این روند، بیش از آنکه دغدغهای ملی باشد، نشانهای از ترس جریانهایی است که سالها از انحصار بهره بردهاند و اکنون در برابر تغییر، مقاومت میکنند.